محله سرجوب دولت‌آباد برخوار

محله سرجوب دولت‌آباد برخوار


قلب مکه می‌تپد بی‌اختیار

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۴۱ ب.ظ

قلب مکه می‌تپد بی‌اختیار

مکه سرتا پا غرور و افتخار

رخت نو پوشیده بر تن روزگار

در دل او شادمانی بی‌شمار

کوی و برزن‌ها چراغانی شده

دیده‌ها از شوق بارانی شده

فرش شد با فرش دیده این زمین

شادمان در آسمان روح‌الامین

کاروان نور می‌آید ز راه

تا که بشناسیم راه خود ز چاه

جشن میلاد است در عرش برین

در غزل‌خوانی است جبریل امین

روز میلاد بهاران آمده

کیست این‌؟ خورشید تابان آمده

این جهان افسرده و پژمرده بود

در حقیقت آدمیت مرده بود

در جهان رنگی نبودی جز سیاه

کس نمی‌دانست راه خود ز چاه

آدمی سرگرم کار خویش بود

در دل او دائما تشویش بود

چون به کشتی جهان طوفان رسید

ناگهان از عرش کشتیبان رسید

با نسیم رحمت پروردگار

از مدینه نور حق شد آشکار

روشنی‌بخش جهان از ره رسید

نور آمد گشت ظلمت ناپدید

تهنیت گویند بر هم عرشیان

پای کوبان ، دست افشان فرشیان

ماهی دریا و مرغ آسمان

ذکر یا الله دارد بر زبان

کیست این محبوب ذات کبریاست

خاتم پیغمبران و انبیاست

مطلع الانوار ربانیست این

شاه بیت شعر روحانی است این

خلقت هستی به یمن نام او

آدمی سرمست شد از جام او

نور رویش شمس را شرمنده کرد

نام او ما مردگان را زنده کرد

نام احمد (ص) زینت این دفتر است

ذکر من یا احمد (ص) و یا حیدر (ص) است

شاعر: علی اسماعیلی

۹۴/۱۰/۰۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پرتال محله سرجوب دولت آباد برخوار