چشم برزخی
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط از معلومات رسمی حوزوی برخوردار نبود. باز شدن دیدهی برزخی او حکایتی شبیه ماجرای ابن سیرین دارد که در اثر مخالفت با هوای نفس و رهیدن از دام شهوت ، مورد عنایت خاص الهی قرار میگیرد و شاید همین نقطهی آغاز حرکت او به سوی کمال مطلق باشد. از خود آن بزرگوار در این باره نقل شده است: در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباختهی من شد و سرانجام در خانهای خلوت مرا به دام انداخت. با خود گفتم: رجبعلی! خدا میتواند تو را امتحان کند، بیا این بار تو خدا را امتحان کن!
سپس به خداوند عرض کردم: خدایا! این گناه را برای تو ترک میکنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن! آنگاه به سرعت از دام گناه میگریزد و بی درنگ دیدهی برزخی او روشن میشود وآنچه را که دیگران نمیبینند و نمیشنوند، میبیند و میشنود!
منبع: تندیس